کتاب مرزهای صدا در طراحی

توضیحات

اگر بخواهیم صدایی همساز را به محصولاتمان اضافه کنیم، صدایی که محصول تولید می کند به یکی از الزامات تبدیل می شود

در دهه‌هاي اخير، صنايع متعددي از طراحي صدا در محصولاتشان استفاده کرده‌اند. چند نمونه‌ي معروف در اين زمينه عبارتند از: صداي غرش معمول موتورسيکلت‌هاي هارلي ديويدسون که شرکت سازنده‌اش سعي در ثبت حقوق انحصاري براي اين صدا را داشت و صداي بالا آمدن سيستمهاي عامل مختلف از قبيل صداهايي که مايکروسافت يا سيستم‌عامل مکينتاش ساخته است. شرکت نستله، صداهاي هويتي ساده‌تر، اما به همان اندازه مهم تعريف کرد همچون صداي موادغذايي ترد و برشته تا از اين طريق اين حس را ايجاد کند که خوراکهاي برشته‌تر، تازه‌تر و خوشمزه‌تر هستند. “صدا” قرار است تعامل با اشيا را تسهيل کند، بهبود بخشد و حتي پيش‌بيني کند و چالش نهايي نيز خلق تعامل صوتي معناداري است که با محصول کاملاً پيوند يابد. ويژگي ممتاز اين کتاب متنوع است، اما آنچه در اينجا قابل تأکيد است، اين است که به دنبال مفهوم “زيبايي صدا” نيستيم بلکه فارغ از زيبايي يا نازيبايي، اين صداي توليدشده بايد با ساير ويژگيهاي محصول متجانس و همگن باشد و مورد انتظار مشتري يا مخاطب يا شنونده است.

در هر کاری که انجام  می دهیم صداها ما را احاطه کرده اند

همگي مي‌دانيم که صداي توليدشده از کف سراميکي براي حاضران صدايي خشن و صداي کف چوبي، صدايي صاف و يکنواخت است. اما بايد ديد که قرار است براي توليد صداي چه محصولي اقدام کنيم؟ کتاب حاضر؛ يعني مرزهاي طراحي صدا، يک هشدار اطمينان‌بخش نيز براي مديرعامل، مديران تحقيق و توسعه و مديران بازاريابي و فروش دارد که ما نيز مي‌توانيم در ايران براي جلوگيري از شکست فاجعه‌آميز برندها و محصول ايراني از طراحي صدا در توليد محصول بهره‌مند شويم با اين اميد که همچون شرکتهاي پيشرو در جهان بتوانيم محصولات و برندهايي را در ايران، و براي صادرات براي خارج از مرزهاي ايران توليد کنيم که افتخارآفرين باشند و بر صدر نشينند.