توضیحات
مدیران و رهبران سازمان ها باید اطمینان پیدا کنند که کارکنان به طور منظم با چالش های جدید روبه رو می شوند
اين چهار نياز عبارتند از: 1. نياز به دلبستگي 2. نياز به جهتگيري و کنترل 3. نياز به عزت نفس و حفظ و توسعه 4. نياز به لذت و اجتناب از رنج هر کدام از اين نيازها به صورت جداگانه مورد بررسي قرار ميگيرند؛ زيرا هر کدام از آنها مدارهاي متفاوتي را تحريک ميکنند و نواحي متفاوتي از مغز را فعال ميکنند. نوروليدر کيست و چه وظايفي دارد؟ يافتههاي حاصل از تحقيقات نوروليدرشيپ به رهبران امکان ميدهد تا محيط کاري فراهم آورند که دوستدار مغز باشد و همسو با نيازهاي اساسي کارکنان خود باشد. يکي از ملزومات اين رويکرد سازماني اين است که عملکرد و رفتار خود رهبران، دوستدار مغز باشد. در صفحهي 156 کتاب چنين ميخوانيم: يکي از نقشهاي نوروليدر اين است که فرايندهاي فردي را از منظر مغز و نيز مغز تکتک افراد بشناسد. رهبران همچنين بايد کارکنان خود را بشناسند.
مدیران باید از طریق ستایش و قدردانی از کارکنان خود و حمایت از آنها ارتباط قدرتمندی را برقرار کنند. این کار مدارهای مثبت را در مغز آنها تحریک می کند
ما ميدانيم که مغز عضوي است که تحت تأثير هيجانات ميباشد. بنابراين، نوروليدر تنها ميتواند از طريق شناخت آرزوها و هيجانات کارکنان به قدرت کامل مغز آنها دست پيدا کند. آيا علاقهمنديد به يک نوروليدر تبديل شويد؟ اگر پاسختان مثبت است، دو راه را انتخاب کنيد: الف ـ کتاب حاضر ـ “نوروليدرشيپ؛ سهم مغز در رهبري کاروکسب” را از آغاز تا پايان بخوانيد ب ـ وظايف اصلي در هفت گام آمده است. اين هفت گام در صفحهي 252 فهرست شده و سپس تکتک اين وظايف تشريح شده است.
رهبر هماهنگ کننده در محیط کار هماهنگی ایجاد می کند و با افراد و هیجانات آن ها ارتباط برقرار می کند
و سخن پاياني آنکه، تبديل شدن به نوروليدر به معناي تبديل شدن به يک دانشمند علم نورو نيست بلکه، به معناي شناخت کارکردهاي اساسي مغز و پيوند آن با تعاملات محيط کار ميباشد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.